سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در اسلام، هیچ کاری نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـمحبوب تر و ارجمندتر از تشکیل خانواده نیست . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
روان نما

.

عوامل مؤثر در گرایش به نماز

     عوامل زیادی درگرایش نوجوانان به نماز موثر است، این عوامل عبارتند از:

1 - خانواده : برخورد فرد با مسایل دینی از بدو تولد و دوران کودکی اوشکل می گیرد که از جوانب مختلف درشکل گیری شخصیت دوره ی نوجوانی، جوانی و حتی بزرگسالی فرد مؤثر است.

      اگر والدین خود نماز را اهمیت دهند وبه پای دارند ، کودک در مرحله اول نیز از رفتار والدین الگو برداری می نماید وحرکات نمازرا به صورت نمادین انجام می دهد. هنگامی که کودک چنین رفتاری را انجام داد اگر مورد تشویق قرارگیرد ، فراوانی رفتارش افزایش می یابد و بعد از مدتی تبدیل به عادت می گردد. پس همراه کردن کردن نماز با محرک های خوشایند برای کودکان و نوجوانان می تواند موجب علاقه مند ساختن آن ها نسبت به نماز شود.

      نکته مهم دیگر این که والدین هیچ گاه برای وادار نمودن کودک و نوجوان به نماز خواندن از تنبیه و ارعاب استفاده نکنند، بخاطر این که نتیجه کاملاً عکس خواهد داشت. پیشنهاد می گردد والدین کودک و نوجوانان هم جنس خود را برای اقامه نماز جماعت روزی یکی دومرتبه به مسجد برده و آنها را تشویق نمایند تا در یکی از کانون های فرهنگی ومذهبی مسجد عضو شوند و با آنها همکاری نمایند.از این طریق زمینه شرکت نوجوان در گروهای همسال سالم فراهم می گردد.

 2 – نقش مربیان تربیتی در تشویق دانش آموزان به نماز. از طریق برگزاری جشن ها و مراسم مختلف ( جشن تکلیف) و....

3 – نقش دوستان و همسالان نوجوان. دوستان در این زمینه ایفای نقش می کنند. هرچقدر دوستان نزدیک پای بندی بیشتری به نماز داشته باشند تاثیر بیشتر بر نوجوان خواهد داشت.

4 – نقش اوردوهای تفریحی و سیاحتی و زیارتی در این زمینه.

5 – نقش معلمان . توصیه ها و سفارشهای معلمان درمورد نماز و همچنین تاثیر حضور آن ها درصوف نماز جماعت مدرسه گرایش دانش آموزان را به نماز جماعت مدرسه بیشتر می نماید.

عرفان های کاذب

     مواردی که در زمینه مذهب، وآشنا نمودن فرزندان با آن عنوان گردید، مذاهب ومعنویت های الهی بود که توسط ادیان الهی خصوصا دین مبین اسلام عرضه گردیده است. البته امروزه مذاهب و معنویت های کاذبی تحت عنوان عرفان های مختلف مطرح است که نتها منظور ما را برآورده نمی نماید بلکه خود نیز می تواند باعث بروز مشکلاتی برای خانواده گردد. به همین علت در این قسمت به بررسی برخی از این عرفانی های انحرافی می پردازیم .

      لازم به تذکر است که پاره ای از عرفان های مطرح طبیعت گرا (مانند تائوئیسم و شمنیسم)، پاره ای دیگر انسان محور (مثل هندوسیم و بودیسم ـ که دومی اصولاً الحادی محسوب می شود) و پاره ای هم خداگرا محسوب می شوند، مثل عرفان های اسلامی و مسیحی و یهودی.

با عنایت به وسعت بحث و محدودیت موقعیت، به اختصار به برخی از ویژگی های عرفان های کاذب اشاره می شود:

1- در معنویت های نوگرا، به جای آنکه انسان به خضوع در برابر خداوند بی همتا فراخوانده شود به کرنش در برابر موجودات ضعیف و محدود دعوت می شود. فطرت پرستش در انسان که در جستجوی کمالی نامحدود است با پدیده های مادی سرگرم می شود و حتی گاهی این فطرت با پرستش انسانی ضعیف ـ که خود را در جایگاه خدا می بیند ـ مانوس می شود.

به عنوان مثال «سایبابا» مدعی پرطرفداری که هم اکنون در هند به سر می برد ـ می گوید: خدای خالق در او حلول کرده است. وی که خود را برهما، خالق هستی بخش می داند ، مردم را به کرنش و پرستش در برابر خویش فرا می خواندو با این اشعار و اذکار مریدان خود را به خویش توجه می دهد:

خودتان را محصور من بدانید و به من مشغول باشید...

مثل کودکی پرورش تان دادم

وقتی خانم جوانی شدید شریک زندگی شما شدم تا دوست تان بدارم و حافظتان باشم.

دو پسر زیبا به شما دادم تا انها را دوست بدارید و ستایش کنید.

بیا عشق مرا بپذیر و خودت را رها کن

عشق من مثل دریا نامحدود است

مرا واقعاً قبول کن مثل مادرت

من آمده ام تا سعادت بدهم

اشعار بالا نمونه ای از پیام صدها مسلکی است که بشر تشنه امروز را به خود مشغول داشته است. در این مرام ها توحید محوری جای خود را به انسان محوری و در نتیجه به مرید پروری داده است.

 2- عرفان های کاذب فقط در صدد پاسخگویی به بعضی از ابعاد وجود انسانی اند. به عبارتی ساحت گسترده روح انسانی را در یک و یا حداکثر چند جنبه محدود می بینند . بماند که از اقناء حقیقی همان یک جنبه هم وا مانده اند و پاسخ درستی به شاخه مورد تاکید خویش نداده اند.

براستی برنامه اصلاح جامعه و برپاکردن اجتماعی سالم و صالح نه فقط افراد خوب در مکتبی مثل «فالون دافا» چه جایگاهی دارد ، مرامی که با این جملات و توصیه ها ظلم پروری و ظالم پروری را در جامعه تئوریزه و نهادینه می کند: «وقتی کسی به شما ناسزا گفته یا لگد می زند فقط لبخندی بزن و به او بگو ادامه بده تو در این مدت داری به من تقوا می دهی و من تکه ای از آنرا به تو بر نخواهم گرداند. (هنگجی لی. شوآن فالون ص 397) منبع: والدین و روان شناسی کودک و نوجوان عبداله شیرانی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدا... شیرانی 91/3/10:: 5:4 عصر     |     () نظر